گذشته تاریخ بشر نشان می دهد که هر وقت در هر کجای دنیا مردم را در کارها مشارکت نداده اند مردم نیز حکومت را دچار مخاطره کرده اند در ایران نیز این رفتار کاملا مشاهده می شود حکومت نود ساله یونانیان بر ایران و سقوط دولت ساسانی در حمله اعراب و حمله مغول به ایران کشورگشایی روسیه در شمال ایران همه اینها یک دلیل مشترک دارد بی اعتمادی بین حاکمیت و مردم .
امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز از این شکاف حاکمیت و مردم بهره برد و به حکومت شاه پایان داد و با جلب اعتماد مردم و مشارکت دادن آنها حکومت نوپای خویش را قوام داد .جنگ هشت ساله که همه قدرت های آن روزگار دنیا نظیر اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا، فرانسه و انگلیس، کشورهای عرب منطقه حامی صدام بودند با کمک همین مردم با همان شیوه مشارکت مردم در جنگ اداره شد و روزی که از دنیا رفت نیز همان بدرقه شد که در استقبال او در آغازین روزهای انقلاب مورد محبت و استقبال مردم قرار گرفت و ایشان خودش را خدمتگزار مردم می دانست و مسئولین را با همین نگاه به همکاری فرا می خواند و همه شورش و ناآرامی های دوران حکومت خویش را با کمک مردم سامان میداد علیرغم همه زیاده روى گروههای ی سعی در جلب و جذب آنان می نمود و در کارها مشارکتشان می دارد تا نتوانند خودشان را غیر پاسخگو بدانند. اما امروز بسیاری از مردم چنین حسی ندارند خودشان را در حاکمیت شریک نمی دانند مسئولین را صدای خود نمیدانند آنها را مدافع منافع خویش تشخیص نمی دهند. مجلس که بر اساس قانون اساسی برآمده از متن مردم بود همین مجلس با رای مستقیم مردم شکل می گرفت و همین مجلس مسئول و وزیر تعیین می کرد و با سوال و استیضاح بر عملکرد آن نظارت می کرد بعد از امام با نظارت استصوابی شورای نگهبان از چرخه توانایی خارج شد دیگر مجلس در راس امور نبود شورای نگهبان با اعمال نظارت استصوابی هر دوره حلقه را تنگ تر کرد و از مجلس هفتم به بعد کار را به جایی رساند که دیگر مردم صدایشان را از بلندگوهای مجلس نشنیدند در انتخاب وزرا نیز آزادی را مشاهده ننمودند و در نظارت و استیضاح و سوال نیز بازیهای ی و باج خواهى دیدند و خود نمایندگان بارها در مصاحبه آن را گفته اند ریاست جمهوری نیز دستخوش نظارت شورای نگهبان شد مهندسی انتخابات آنجا نیز ورود کرد مردم مجبورند از حلقه تنگ شورای نگهبان آنچه را مجبور بودن بپذیرند نه آنچه را میخواهند این کارها موجی از نیتی را بین مردم فراهم کرد از سوی دیگر دستگاه قضایی هم هر کس سکاندارش شد عملکرد رئیس قبلی را ویرانه خواند و آخرین رئیس دستگاه قضا هم که نامه نگارى هایش را دیدیم در کنار این عدم نظارت ها دستگاه اجرایی که روی کار آمد هر روزش بدتر از دیروز بود.
اقتصاد لجام گسیخته شد ثروتهای ملی حیف و میل شد طبقه متوسط که در دوره خاتمی شکل گرفت و صندوق توسعه ملی که در آن زمان سامانی یافت از بین رفت جامعه دو قطبی شد سالهاست صدای فرهیختگان جامعه بلند است تمداران و اقتصاددانان، هنرمندان، نویسندگان، علوم ی خوانده ها و جامعه شناسان،روابط بین الملل خوانده ها با ترس و لرز حرف میزنند و هزینه می پردازند کتابشان منتشر نمیشود فیلمشان سانسور میشود صدایشان شنیده نمیشود و تاوان آن را نیز میپردازند. به هرحال تشکیل شورای اجتماعی کشور در چند سال اخیر با حضور مقام معظم رهبری و تشکیل سازمان اجتماعی در وزارت کشور که ریشه در مطالعه ی جامعه شناسان و به صدا درآوردن زنگ خطر حاشیه نشينى و فقر دارد اقدام خوبی است که باید ادامه یابد توجه به روستاها در دولت و مجلس کنونی اختصاص وام برای جلوگیری از مهاجرت اقدامی شایسته است اما اینها درمان این معضل نیست مردم باید دیده شوند توسعه ی یعنی همین یک کلام باید مردم صدایشان شنیده شود حس کنند در حاکمیت نقش دارند باید مجلس را خودشان انتخاب کنند نه مجبور به انتخاب بین آنهایی که از فیلتر خشن شورای نگهبان با نگاه ی خاص بیرون می آید باید رئیس جمهورشان بین بد و بدتر نباشد تا وقتی انتخاب کردند بگویند خودمان کرده ایم اشتباه کردیم تاوان اشتباه خودمان را میدهیم و از حاکمیت طلبکار نباشند آن وقت ملت تخلیه می شود شورش نمیکند خودش را مقصر می داند اما الان نظام را مقصر میداند این روزها که همه دیدیم که این آتشفشانهایی که در اطراف شهرهای بزرگ فراهم کرده ایم و در قالب حاشیه نشينى به آن نگاه می کنیم چگونه فوران کرد و اینها ریشه در فقر و گرسنگی و بیکاری داشت هرچند بپذیریم عوامل خارجی نقش داشته باشند همدیگر را متهم کنیم که رئیس جمهور و دولتمردان عامل این نا آرامی هستند یا آنها طرف مقابل را متهم کنند هر چه باشد یک واقعیت را نباید فراموش کنیم که در شهریور پنجاه و نه همه قدرتهای خارجی آمدند اما امام خمینی مردم را آورد و همین فقرا و حاشیه نشینها آمدند قدرتهای جهانی را به عقب نشینی وادار کردند آنها با امام بودند حالا بخشی از همین حاشیه نشین ها که در حاکمیت هستند گذشته خود را فراموش کرده اند و مردم را در سرنوشت خودشان مشارکت نمیدهند دولت سایه ای که آقای دکتر پزشکیان نایب رئیس مجلس هم عنوان کرد متاسفانه سوابق تحصیلاتی آنها نشان میدهد که بیشتر سابقه نظامی دارند و جامعه شناسی و ت و تاریخ روابط بین الملل کمتر خوانده اند اگر هم تحصیلات عالی دارند بیشتر دوره های نظامی است با این نگاه حفظ حاکمیت خیلی مشکل تر از نگاه ی و اجتماعی است. به همین شورشهای بهار عربی نگاه کنید لیبی و مصر، سوریه، یمن و تونس و دیگران را ببینید برخی از آنان مثل لیبی مردم در رفاه هم بودند بهترین خدمات را هم می گرفتند فقط یک مشکل داشتند صدایشان در حاکمیت شنیده نمی شد توسعه ی خلاصه اش همین است.
امروز یک فرصت برای جمهوری اسلامی فراهم است انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی است دولت پنهان خواهشاً اجازه دهید صدای مردم شنیده شود مردم آزادی انتخاب داشته باشند شورای نگهبان سلیقه ای عمل نکنند به نفع جناح های ی به نفع کاندیدها ورود نکنند بگذارید مردم احساس کنند خودشان انتخاب کرده اند نه مجبور به انتخاب بوده اند.
آن وقت مسئولیت اشتباه را میپذیرند و بقیه هم چاره اندیشی کنند باید فقر را ریشه کن کرد باید اقتصاد را رونق داد باید به بیکاری جوانان پایان داد.
این کشور همه چیز دارد مردم نمیخواهند به سرنوشت لیبی و مصر و سوریه گرفتار شوند اما شما با این شیوه مجبورشان نکنید به آنها آزادی اشتباه کردن بدهید مملکتی که چند هزار کیلومتر ساحل دارد کشوری که بزرگترین معادن و ذخایر را دارد سرزمینی که بهترین تابش خورشید را دارد و قلمرویی که جز ده کشور برتر گردشگری دنیاست و مردمی که بیشترین جوان تحصیل کرده در حوزه فناوری اطلاعات و مهندسی و پزشکی دارد نباید فقیر و گرسنه باشند می شود این کشور را با کمک مردم و نخبگانش نجات داد به خود آئیم همه تلاش کنیم ایران بر گردن ما حق دارد امام هم به گردن ما حق دارد راه او احترام به مردم بود به مردم احترام بگذاریم آزادی انتخاب بدهیم توسعه ی اساس کار است و به نفع همه ماست.
بهیار سلیمانی نماینده دوره ششم
درس چهلم ازنهج البلاغه ادامه عطررمضان درنگاه على (ع)
مردم ,مجلس ,ی ,نیز ,همین ,هم ,که در ,شورای نگهبان ,در حاکمیت ,با کمک ,را با
درباره این سایت