قاسم كه باشى وبخواهى كه فقط قاسم بمانى وحواست باشد حتى بعدازشهادتت براى مردمت و وطنت هزينه اضافى ايجادنكنى راضى نمى شوى يك قبرجديد برايت ايجادكنند مثل دوران جنگ كه تازه واردى مى امدهمسنگرى ها يك كم جمع وجورترميشدند اوراجامى دادند حالاهم من ديدم درگارشهدا ى كرمان بايد شهدا يك كم جا بازكنند تا توانجا آرام بگيرى ظاهرا كفن زيادى نبردى ، راستى فكرامروزهم كرده بودى ازهمه خواستى روزدفن دركنارمزارت شهادت به درستكاريت دهند خانه مسكونيت دركرمان بيت اهراكرده بودي تامهمانها درشهركريمان بى خانه نباشند چه جالب هر ساله ايام فاطميه به ميزباني ميهمانات مي امدي و امسال هم در ايام فاطميه امدي اما دستي نداشتي كه بروي سينه ات بگذاري و به ميهمانانت خوش امد بگويي البته اينجا همه خانه ها برروى مهمانات بازاست چون تو فرزند ديار كريماني اخه توراه كربلاراگشوده بودى همه موكب دارى راازكربلائيان اموخته بودند ،فقط يك موكب دوازده هزار غذا تدارك ديده يك كاميون بزرگ ازمرودشت فارس باهمه امكانات امده درميدان مشتاق موكب ديگري بر پا كرده است و دهها موكب ديگر در جاي جاي اين شهر و مسيرهاي منتهي به كرمان مشغول خدمت رساني به عاشقانت هستندبومگردى مسير نيزخادم زوارت بودند راستى با رفتنت ازكلمات هم خودت رابى نيازدانستى نوشتى كه روى قبرت بنويسند سرباز قاسم سليمانى . قاسم جان ديدي چگونه وحدت افريدي و ايران را به خروش اوردي و نواي اربعين در عراق سرودي ،خوزستان را جلا دادى كبوترحرم رضاشدى تا ازاوتشكركنى كه دعايت درحرمش مستجاب شده وبه ارزويت كه شهادت بود رسيدى قاسم جان رمزگشايى كن چگونه پايتخت را عليرغم زخم آبان ميليونى به خيابانها اوردي وهمه رامتحيركردى وترامپ راسردرگم كردى تاابلهانه بگوييد به مراكزفرهنكى ايران حمله مى كند بعدبه قم رفتى به حضرت معصومه احترام كنى تاارزش ن راپاس دارى و با شكوه مثال زدني وغيرقابل تكرارازرنگين كما نى كه ازهمه مردم ايران درتشيع خودت فراهم اوردى در كرمان ارميدي از شمال تا جنوب از شرق تا غرب همه مردم را به صحنه اوردي و ايران و ايراني را عزتمند نمودي .اخرتوسليمان ملك خودشدى هم برنفست سليمان بودى هم مانندسليمان روى دست مردمت دست به دست ميشدى وخيلى ها حسرت خوردندكاش روى دستانشان مى امدي نامه ها نوشتندودرخواست ها كردند اما روح بلندت مشتاق لقاى پروردگاربود زودترمى خواستي دركنارشهداآرام بگيرى
ايران هنوزتورانمى شناسد اخرتواجازه ندادى شناخته شوى كتابهامى شودازبزرگيت وسجاياى اخلاقيت، وطن دوستيت ،مردانگيت ،گذشتت صبرت ،فداكاريت ، شجاعتت نوشت اما تودرزندگى باكس ديگرى بازى رابسته بودي ملاكت بدست اوردن رضاى خالق ازطريق خدمت به مخلوق بود. تو به انسانيت عشق مي ورزيدي براى همين سلطان قلبها شدى تو خود يك مكتب هستي كه بايد تدريس شوي
خوشا به سعادتت يل ايل سليمانى كه عاقبت بخيرشدى
والگوى ايرانى وجهانى گرديدى.
بهيار سليماني
نماينده دوره ششم
درس چهلم ازنهج البلاغه ادامه عطررمضان درنگاه على (ع)
كه ,يك ,قاسم ,ها ,هم ,موكب ,ايام فاطميه ,قاسم جان ,و ايران ,را به ,يك كم
درباره این سایت